خاطرات جوجه مامان

شرح حال مامی جوجه3

1391/6/21 17:33
نویسنده : مامی
362 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نی نی خوشمل مامیماچاول از همه ببخشید که دیر اپ کردم دوتا دلیل داشت اول اینکه مامی حالش خوب نبود همش اینجوریسبزسبزبودم ودوم اینکه مامان جون(مامان من)و خاله جون شما ونی نی خوشجل خاله سهیل جوجو ودایی چند روزی مهمونمون بودندقلبوتو فینگیلی تودلم کلی شیطونی میکردی نتونستم درست از مهمونامون پذیرایی کنمکلافهایشالا وقتی بدنیا اومدی این شیطونیات کنار بزاری مامانیخیال باطلنی نی خاله خیلی بامزه وارومه ماشالا خیلیم باهوشه امیدوارم دوستای خوبی برا هم بشینچشمک.مامان جون کلی خوراکیای خوشمزه برامون اورده بود دستش درد نکنه و وقتی رفتن مامی کلی دلش گرفت اخه مامی خیلی تنهاست همه خونواده من تویه شهر دیگه زندگی میکنن جوجه ی نازم که بیای دیگه من تنها نیستم کلی باهات سرگرم میشمقلبخوب نفسم یکم از شما بگم که مامان ١٣/٦/٩١رفتم سونو خانم دکتر گفت قلب نی نی تشکیل شده وهمه چی طبیعیهوراهوراخدایا شکر نی نی سالمه.خدایا خودت مواظب همه نی نی ها باش(الهی امین)و١٥/٦/٩١پیش خانم دکتر مهربونمون وقت چکاپ داشتم .مامانی یه کوچولو وزن کم کرده بود که اونم فدا سر شما خدارو شکر شما خوب رشد کرده بودیماچوای مامانی خانم دکتر با یه دستگاه مخصوص صدای قلب خوشگلتو برام گذاشت کلی ذوق کردم الهی مادر فدای قلب کوچولوت بشه که انقد خوشگل میزنهقلبواسه بابایی تعریف کردم کلی ذوق برات کرد اخه بابایی همراهمون نبود طبق معمول سر کار بود.خوب نفس مامان مواظب خودت باش من دیگه برم سراغ کارای خونه.بای جوجه نازمماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

الهام
1 آبان 91 16:27
سلام مامی آینده منم مثل شما باردارم.ولی هنوز سونو نرفتم و خیلی نگرانم .فکر کنم الان هفته 6 باشم برام دعا کن که صدای قلب بچمو بشنوم بالاخره